دیباج
- قطع : رقعی
- تعداد صفحه : 392
- نویسنده : مهدی علمی دانشور
- ناشر : مسطر
- تعداد جلد : 1
کتاب دیباج زندگی نامه حضرت آیت الله بروجردی بر پایه روایت آیت الله سیدمحمدجواد علوی بروجردی است. این کتاب با قلم مهدی علمی دانشور توسط انتشارات مسطر منتشر شده است. دیباج به نوعی تنها زندگی نامه آیت الله بروجردی است که تا به امروز منتشر شده است. دیباج سرشار از نشنیده ها و ناگفته هاست. وجه تمایز این کتاب با دیگر روایت ها و کتابهایی که مبنای تاریخ شفاهی دارند این است که نویسنده روایت های کتاب را با استنادات تاریخی منضم کرده است. استناداتی که بر بنابر اظهارات نویسنده برای دستیابی به آنها سال ها انتظار کشیده است
۸۰,۰۰۰ تومان
بهترین توصیف این کتاب در مقدمه ان آمده است:
اخلاق، حلقهی مفقودهی جامعۀ ما بوده است. باید دانست که راز جاودانگی آیتاللهالعظمی بروجردی در پی عزلتنشینی و یا تحرکهای سیاسی ایشان نبوده، بلکه مردمی بودن، با مردم زیستن، رعایت انصاف و عدالت ودر یک کلام، اخلاق محوری ویژگی اصلی این مرد بزرگ بوده است.
این نکتهها را همه با رجوع با تاریخ خواهیم یافت؛ اما آنچه در مسطر در پیاش بودهایم، چگونگی پیمودن این مسیر توسط آیتاللهالعظمی بروجردی است. اینکه چگونه آیتاللهالعظمی بروجردی به این جایگاه دستیافت؟ برای یافتن دوباره این جایگاه چه راهی را باید برویم؟ در هیچ کتابی پاسخ این سؤالها را نیافتیم. پس باید در میان حاضران در پی جواب میگشتیم. باید سراغ کسی میرفتیم که بیش از دیگران از آیتاللهالعظمی بروجردی میدانست. باید کسی راهبلدمان میشد که خودش هم این راه را رفته باشد.
با تلاشها و جستجوهای فراوان به این رسیدیم که: آیتالله سید محمدجواد علوی بروجردی، نوهی دختری آیتاللهالعظمی بروجردی، تنها کسی است که این راه را خوب یاد گرفته و رفته است. در پی یافتن پاسخهایمان بیش از 70 ساعت با ایشان گفتگو انجام شد که این کتاب دستاورد آن ساعتها و دقیقهها است. جدای رسیدن به پاسخها، چیزی که هرلحظه ما را مسحور خود میکرد، گستره نظر و دقت در فکر آیتالله سید محمدجواد علوی بروجردی بود. هرلحظه از این 70 ساعت ما را مطمئنتر از لحظهی قبلش میکرد که راه را درست میرویم. این راهبلد، کارش را خوب بلد است.
ناکارایی بزرگ تاریخ شفاهی خبر واحد بودن آن است. شاید دیگرانی که آیتالله سیدمحمدجواد علوی بروجردی را نشناسند، گمان ببرند که هیچ عطّاری بَدِ عطرش را نمیگوید و این نکتههای نغزِ وصفِ جمال، به خاطر پیوند ایشان به آیتالله فقید است. نکتههایی در گفتگوها رُخ نشان میداد که برای چون مایی که سالها با بزرگان نشسته و از آنها بسیار شنیده بودیم؛ شگفت بود و غریب. مجبور شدیم دل به تاریخ بسپاریم و بررسیهای فراوان انجام دهیم. برای اتقان بیشتر روایتهای آیتالله سیدمحمدجواد طباطبایی بروجردی، گواهمندیهایی از تاریخ آوردیم. برابرسنجیهای فراوان، دوباره ما را به سر خط، یعنی همانجا که آیتالله علوی بروجردی برده بود رساند و روایتهای تاریخی ایشان، ما را به روایتهای سندی تاریخ رساند. بعد از تحقیقهای بسیار، و طی شدن 4 سال، این کتاب به سرانجام رسید.
این کتاب، نامهای بسیاری بر خود دید و سرانجام به دیباج ختم شد. دیباج، به خاطر وام گرفتن از نام جد اعلای آیتالله بروجردی، که چون زیباروی بوده به او اسماعیل دیباج میگفتند، نیست. بلکه این نام برآیند رفتار آیتاللهالعظمی بروجردی در مسند یک عالم دینی است. هرکجا که به دنبالش رفتیم از بروجرد به اصفهان، از اصفهان به نجف، از نجف به قم، از قم به تهران، از تهران به مشهد، از مشهد به بروجرد و از بروجرد به قم، فضیلت فراموششدهی روحانیت را آنچنان زیبا بر دلوجان مردمان آن دیارها عرضه کرد که هنگام رفتنش، تاریخ، چگونگی تشییع پیکرش را ندید و به خاطر هم نداشت.
آیتالله بروجردی، غبار از چهرهی دین اسلام زدود و آنرا چون دین تازهای دوباره بر مردمان جهان عرضه کرد. چون پیامبری تازه، از میان شاگردانش، بهترینهایشان را انتخاب کرد و آنها را به سرتاسر جهان فرستاد. هریک به گوشهای مهم و تأثیرگذار رفتند. یکی از فرستادگانش چون به دیار فراعنه رسید و نامهی آیتالله را به بزرگِ دیارِ الازهر رساند، رئیس الازهر، به احترام نامه ایستاد و نامهی این پیامبر جدید را بوسید و بر چشمانش گذاشت. فرستادهی دیگرش چون پای بر دیار عروسِ بَزککرده آن روزگار خاورمیانه نهاد، آنجا که وقتی دینِ غبارگرفته شده را بر مردمان عرضه کرد، همه از شگفتی و با دهنهای باز نظارهگرش میشدند و میگفتند: «از کجا معلوم که تو از اسلام میگویی؟ اسلام تو با اسلامی که به ما آموختهاند، فرق دارد.» گفته بودند: «در دین ما شیعیان فقط باید باربری و نوکری کنند. در دین ما حرفی از عزت شیعیان نبوده و نیست.»
آیتاللهالعظمی بروجردی، گردوغبار دین را گرفت و روی حریرگونه و دیباجاش را به مردمان جهان عرضه کرد. وقتی هم که استبداد حلقه بر گریبان مردمانِ از تهیدستی رنجور شده انداخت و چون عدهای از علما، راه رهایی از این استبدادِ مرگبار را درکشیدن تپانچه دیده بودند، آیتاللهالعظمی بروجردی، این راه را مخالف رویِ اندیشهی رحمانی دین دانست. با خشونت مخالفت کرد و او را ماندگار در عرصهی تاریخ کرد.
کتاب افست
قطع | رقعی |
تعداد صفحه | 392 |
نویسنده | مهدی علمی دانشور |
ناشر | مسطر |
تعداد جلد | 1 |
رده سنی | بزرگسال |
فایل | نوع فایل | اندازه فایل (مگابایت) |
---|
ثبت نظر
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.